موضوع انقلاب و انقلابیون از معدود کلید واژه هایی است که در برهه ی زمانی و در مقطع حساس فعلی از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی استفاده شده است و این استفاده نه فقط یک استفاده کلامی و نه یک نام بری صرف بلکه همراه با تبیین دقیق زوایای پنهان و برجسته سازی ویژگی های انقلاب و انقلابیون همراه بوده است. رهبر انقلاب هر زمانی که از انقلابی بودن و انقلابی ماندن نام برده اند گریزی هم به تلاش رسانه های زنجیری داخلی و خارجی و شانتاژ رسانه ای آن ها برای مساوی دانستن و مساوی خواندن یک عنصر انقلابی و متعهد و منضبط  با یک عنصر افراطی گریز از مرکز داشته اند.اما دلیل این روشنگری رهبر انقلاب و تبیین خطوط انقلابی گری و نشان دادن شاخص های یک فرد انقلابی چیست؟در این وجیزه تا حد ممکن به این مسئله میپردازد:

مردم در حوادث و رخداد های نامتعارف و غبارآلود که تشخیص موقعیت برای توده ی جامعه قابل تشخیص نیست پیرو عناصر صاحب نام و صاحب رتبه ای هستند که برچسب پیرو ولایت یا پیرو امام یا به طور کلی انقلابی به آنان خورده است و در این مواقع چنین افرادی در زیر ذره بین مردم هستند و تمام رفتار و کردار و حتی سکوتشان نیز برای مردم حامل پیامهایی است . حال این سوال مطرح است که صرف داشتن برچسب پیرو امام و عکس با امام و یا صحبت هایی که در زمان آرامش جامعه برای جذب به ظن خود و به نعل و به میخ زدن در واقع است نشانگر منحرف نبودن و زاویه نداشتن با رهبری است؟واضح است که نه چون این قبیل افراد در پی مرید بازی و ساختن یک شخصیت اسطوره ای هستند که دستگاه رسانه ای غرب هم در این ناآگاهی یا خیانت آن ها با کمال میل باآنان همراه میشود.همینطور کسانی که در زمان فتنه هیچ موضعگیری نکردند و در واژگان انقلاب به ساکتین فتنه ملقب شدندهم  نه تنها ضربه ای کمتر از فتنه گران بلکه در مواقعی ضربه ای مهلک تر از فتنه گران به پیکر نظام مظلوم وارد کردند چرا که در اوج فتنه با سکوت خود تلویحانظام را متهم و فتنه گران را تایید کردند. 

 فتنه گران انقلابی و انقلابیون فتنه ها

  یکی دیگر از زوایای پنهان و کمتر مطرح شده در باب اتهام انقلابیون به افراط اشتباه خود عده ای از عناصر ارزشی دراغماض و چشم پوشی به اشتباه عده ای دیگر که در جرگه ی انقلابیون هستند میباشد در واقع عده ای از عناصر که خود را انقلابی تر و ولایی تر از رهبری نظام و پیروان راستین او میدانند با انجام اقدامات خودسرانه و در حالت کلی ناشیانه به جبهه حق ضربه وارد میکنند و متاسفانه عناصر متعهد نیز از ترس این که نفی و رد و تقبیح کار این افراد ضربه ای به نظام بزند آنان را نسبت به اشتباه خود و تلاش یرای جبران آگاه نمیکنند که این خود ضربه ای سنگین تر از اولی بر نظام است و سکوتی از نوع دیگر.

برای رفع این معضلات باید شاخص ها تبیین گردد . باید تحدید مرز میان نظام و غیر نظام انجام شود و حوادث گذشته مورد کند و کاو قرار گیرد تا اشتباهات فریب خوردگان و عوامل بروز آن مشخص و مسدود گردد و هم به کم کاری ها  و نقاط ضعف جبهه حق پرداخته شود و این کار باید توسط کسانی انجام گردد که خود کارنامه ی قابل قبولی در ایام تشنج داشه باشند که اگر این کار انجام نشود ساکتین و ناآگاهان و خیانت کاران آن را چون کعب الاحبار تفسیر میکنند