+
چند وقت پیش یه شعر خوندم...دلم گرفت
((ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد))
یاد حاج احمد افتادم...حاج احمد متوسلیان
حزب الله چقدر برای آزادی سمیر قنطار تلاش کرد که تلاش قابل تحسینی هم کرد و خدا قوت بهشون
اما ما چقدر برای آزادی نه حداقل معلوم شدن وضعیت حاج احمد کردیم؟؟
شایدم تلاش شده و من خبر ندارم
+
بسم رب الحسین
محرم است و شب شش ماهه . . . شب باب الحوائج
«تلضی مکن نازنینم»
به امید توجهش . . . خوبان خدا دعایم میکنید؟!!
عکس نوشت:هیات محبان اهل بیت رشت
Mohebban.info
+
هنوز هم در وجود من قطره ای از یادت مانده حاج احمد
هر چند تو را ندیدم ولی بدان
ولی بدان با یاد تو و برای تو با پرچم محمدرسول الله هم قدس را فتح میکنیم و هم مکه را آزاد
حتی اگر شیخ های ما بخواهند نیویورک گردی بکنند و حرفی از تو نزنند و ظریفان ما قهقهه بزنند
چشم ما به چشم اماممان است
حضرت سید علی
+
شاید گاهی اوقات نیاز به آرامش داریم
بدون خنده...بدون گریه
فقط نگاه کنی به دور و برت
و کسی نباشه فقط خودت و ... خدای خودت
.
.
.
یا انیس من لا انیس له
عکس نوشت:ساحل بابلسر-تابستان93
+
گرنگاهی به ما کند زهرا
درد ها را دوا کند زهرا
.
.
.
.
هوا هوای روضه ی حضرت زهراست تو صحن جامع
چرا حالا مشهد؟؟
.
.
.
.
کرمت کرم فاطمست
حرمت حرم فاطمست
قسمت قسم قسم فاطمست
پ.ن: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
+
عشق رسوایی محض است که حاشا نشود
عاشقی با اگر و شاید و اما نشود
شرط اول قدم آن است که مجنون باشیم
هر کسی در به در خانه ی لیلا نشود
دیر اگر راه بیافتیم، به یوسف نرسیم
سر بازار کسی منتظر ما نشود
لذت عشق به این حس بلا تکلیفی ست
لطف تو شامل حالم بشود یا نشود؟
من فقط روبروی گنبد تو خم شده ام
کمرم غیر در خانه ی تو تا نشود
هر قدر هم بشود دور ضریح تو شلوغ
من ندیدم که بیاید کسی و جا نشود
+
السلام علیک یابن امیرالمومنین
السلام علیک یابن فاطمه
.
.
.
دیگر حرفی ندارم .. فقط السلام علیک یا اباعبدالله
+
(((و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین)))
حکومت ما حکومت روستانشین هاست
حتی اگر قارون های بی بصیرت آن را ارث خود بدانند
+
ویکتور هوگو یک جمله ای دارد که نمی دانم از گوستاو لوبون است یا همین حسین پناهی خودمان، اما بیشتر حرف های کوروش کبیر است که آنتوان چخوف از او نقل کرده و بعد به دست دکتر شریعتی رسیده که فکر کرده انیشتن آن را از هرودت گرفته و به اسم ابراهام لینکن منتشر کرده اما در واقع یا از گاندی است یا مارتین لوترکینگ ... خلاصه خیلی جمله با معنایی بود که از یادم رفت!
+
یک واژه پشت واژه و یک خشت روی خشت
دستم به روی دفتر شعرم چنین نوشت
در سایه سار قبه ی سالار کربلا
کفران نعمت است طلب کردن بهشت